حرفهای یک دل خسته
دل خون 
قالب وبلاگ
نويسندگان
لينک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان حرفهای یک دل خسته و آدرس khaste-donya.loxblog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





لينک هاي مفيد
 

برام دعا كن عشق من، همين روزا بميرم ...

آخه دارم از رفتن بدجوري گُر ميگيرم ...

دعا كنم كه اين نفس،تموم شه تا سپيده ...

كسي نفهمه عاشقت، چي تا سحر كشيده ...

اين آخرين باره عزيز،دستامو محكمتر بگير ...

آخه تو كه داري ميري،به من نگو بمون نمير ...

گاهي بيا يه باغ سبز،درش بروت بازه هنوز ...

من با تو سوختم نازنين،باشه برو با من نسوز ...

اگه يروز برگشتي و گفتن فلاني مرده ...

بدون كه زير خاك سرد حس نگاتو برده

گريه نكن براي من قسمت ما همينه ...

دستامو محكمتر بگير لحظه ي آخرينه ...

اين آخرين باره عزيز،دستامو محكمتر بگير ...

آخه تو كه داري ميري،به من نگو بمون نمير ...

گاهي بيا يه باغ سبز،درش بروت بازه هنوز ...

من با تو سوختم نازنين،باشه برو با من نسوز ...

برام دعا كن عـــــــــشــــــــــق من ...

[ 9 شهريور 1391برچسب:, ] [ 10:47 قبل از ظهر ] [ Mohsen ]

به تو نامه مي نويسم

اي عزيز رفته از دست

اي كه خوشبختي پس از تو

گم شد و به قصه پيوست

اي هميشگي ترين عشق

در حضور حسرت تو

اي كه مي سوزم سراپا

تا ابد در حسرت تو

به تو نامه مي نويسم

نامه اي نوشته بر باد

كه به اسمت چو رسيدم

قلمم به گريه افتاد...

دفتر عشق :

هر شب در آرزوي آمدنت ستاره ها را مي شمارم .

مي آيي ...

مي دانم كه مي آيي اما صد افسوس كه قدم در روياي من نمي گذاري...

كاريعشقاتور :

بي تو مهتاب شبي باز از آن كوچه گذشتم ...

فكر نكن ياد تو بودم كار نداشتم ول مي گشتم ...

 

 

 

 

 

 

[ 8 شهريور 1391برچسب:, ] [ 4:6 بعد از ظهر ] [ Mohsen ]

مي بيني سكوتم را؟ مي بيني درماندگيم را ؟ مي بيني نداشتنت چه بر سر فرياد خاموشم آورده است؟ مي بيني ديگر روياي نداشتنت هم نمي تواند تن لرزه هاي شبانه ام را آرام كند؟ مي بيني هق هق نگاهم چه سرد بر ديواره ي هميشه جاودانه ي نبودنت مشت مي زند؟ مي بيني ؟

ديگر شانه هايم تاب تحمل خستگي هايم را ندارد. ديگر حتي حسرت باران هم نمي تواند حسرت نداشتن تو را كم كند ... ديگر آنقدر بغضم سنگين شده است كه توان گريستنم نيست... مي بيني دستهايم سردتر از هر زماني عكس نداشته ات را مسح مي كند؟ مي بيني؟

هنوز هم گمان مي كنم پاييز است و قرار است تو بيايي... بهار هم نتوانست براي من پاييز را به پايان برساند...

دفتر عشق :

دلم را به سنگ كوبيدي

تا شايد اين قصه بميرد

صد پاره شد دلم

ولي هر پاره از آن خود قصه اي شد ...

كاريعشقاتور :

اگه كسي دستهات رو گرفت ... قلبت لرزيد... عجله نكن ... شايد بابا برقي باشه ...

 

 

[ 8 شهريور 1391برچسب:, ] [ 4:6 بعد از ظهر ] [ Mohsen ]

يادته يه روز بهم گفتي : هر وقت خواستي گريه كني برو زير بارون كه نكنه يه نامردي اشكاتو ببينه و بهت بخنده ...

 گفتم : اگه بارون نيومد چي ؟

گفتي : اگه چشمهاي قشنگ تو بباره... آسمون گريش مي گيره ...

گفتم : يه خواهش دارم ... وقتي آسمون چشمام خواست بباره ... تنهام نزار...

 گفتي : رو چشم

 حالا امروز من دارم گريه مي كنم اما آسمون نمي باره ... تو هم اون دوردورا نشستي داري بهم مي خندي...

 دفتر عشق :

اگر در سينه به جاي يك قلب صد قلب داشتم ... مي گذاشتم تو هر صد قلب را به جرم عاشقي از سينه ام بيرون بكشي... در مذهب عاشقان " قرباني شدن داوطلبانه " اولين شرط عضويت است....

كاريعشقاتور :

 اسمتو روي كوه نوشتم ... ريزش كرد ...

 روي آب نوشتم ... بخار شد...

 روي كاغذ نوشتم ... آتش گرفت ...

 روي قلبم ...

برو بابا اينم اسمه كه تو داري !!!

[ 8 شهريور 1391برچسب:, ] [ 4:6 بعد از ظهر ] [ Mohsen ]

انگار دیروز بود... اولین باری که تو را دیدم. چقدر مغرور جلوه می نمودی . اما

 غرورت عاری از هر گونه دورویی بود . دیدگانم همیشه براهت بود و پر از

 شوق دیدارت... قلبم را هیجان فرا می گرفت . تنها کسی که هرگز از

 دیدارش خسته نمی شدم تو بودی ... گاهی غمگین و گاهی شاد بودی .

 ای کاش قدر سکوتم را که نشانه ی دوست داشتنت و نگاهم را که نشانه

 عشق ورزیدنم بود می دانستی ! ای کاش هرگز روز جدایی فرا نمی

 رسید . نمی دانم ... شاید زندگی همین است ... یک فریب ساده آنهم از

 دست عزیزی که دنیا را جز برای او و او را جز برای خودش نمی خواستم.

 اما افسوس که از گذشته فقط یک خاطره برایم باقی مانده است. اینک منم

 تنها در حسرت روزهای گذشته و اندیشناک به سرنوشت مبهم آینده ....

دفتر عشق :

همیشه در بچگی دختر ها عاشق عروسک ها هستند و پسرها عاشق

 مردان غول پیکر ... ولی نمی دانم چه حکمتی است که وقتی بزرگ می

 شوند دختر ها عاشق مردان غول پیکر می شوند و پسرها عاشق

 عروسکها...

 ها...

[ 8 شهريور 1391برچسب:, ] [ 4:6 بعد از ظهر ] [ Mohsen ]

هنگامی که :

تمام بهشت را با نگاهی بر اندام درخت پنجره ی اتاقم تجربه می کنم

چرا ناراحت باشم؟

وقتی که :

بهترين موسيقی را در سکوت اتاق کوچکم می شنوم

چرا غرق شادی نباشم؟

گاه يک لبخند آن قدر عميق می شود که گريه می کنم...

گاه:

يک نغمه آن قدر دست نيافتنی است که با آن زندگی می کنم...

گاه :

يک نگاه آن چنان سنگين است که چشمانم رهايش نمی کنند...

گاه :

يک عشق آن قدر ماندگار است که فراموشش نمی کنم...

 

دفتر عشق:

چوب کبريت های نيم سوخته

و چشم هايی ...

در حسرت دوباره ديدنت

به امتحانش می ارزيد

ولی ای کاش

قصه های زمان کودکی

بر اساس واقعيت بود !!!

[ 8 شهريور 1391برچسب:, ] [ 4:6 بعد از ظهر ] [ Mohsen ]
1 نظر

تو آمدی و ساده ترین سلام را همراه یادگاری هایت کردی و با پاک ترین

 

لبخند وجودم را به اسارت گرفتی. تو آمدی و عمیق ترین نگاه را

 

 از میان چشمان دریایی ات بر ساحل قلبم نشاندی و زیباترین خاطرات را

 

 زنده کردی. تو آمدی و گرمی حضوری خورشید وار را بر طلوع آرزوهایم هک

 

 کردی...

 

و آمدنت همچون قاصدکی بهار را برای هستی خزان زده ام به ارمغان آورد .

 

 اما سرانجام طوفان قاصدک زندگی ام را به یغما برد .

 

کاش می دانستم کدام بهانه اشتیاق رفتن را در خیالت به تماشا نشست...

 

 تو رفتی و من در سوگ رفتنت در میان فراموشی ها گم شدم...

 

آری تو فراموش کردی و من هنوز هم با دیدگانی خواب زده چشم به راهت

 

 دارم و هنوز هم مانند پنجره های منتظر باران حسرت دیدارت را با فروریختن

 

 اشک هایم به دست غربت می سپارم ...

 

ای مقدس ! من هنوز هم اصالت نگاهت را می خواهم....

 

 

دفتر عشق:

تخته سنگی می بینی از یک کوه خاموش

 

و با خود می گویی :

 

خلقتشان این چنین است !

 

اما اگر کمی مهر بورزی

 

خواهی دید که مردها

 

آتشفشان ایده های عاشقانه اند !!!

[ 8 شهريور 1391برچسب:, ] [ 4:6 بعد از ظهر ] [ Mohsen ]

فرق من وتو:

گفتی عاشقمی...می گفتم دوستت دارم... گفتی اگه یه روز نبینمت

 می میرم... گفتم من فقط ناراحت می شم... گفتی من به جز تو به

 کسی فکر نمی کنم... گفتم اتفاقا من به خیلی ها فکر می کنم...

 گفتی تا ابد تو قلب منی... گفتم فعلا تو قلبم جا داری... گفتی اگه

 بری با یکی دیگه من خودم رو می کشم... گفتم اما اگه تو بری با

یکی دیگه من فقط دلم می خواد طرفو خفه کنم... گفتی... گفتم...

حالا فکر کردی فرق ما ایناس؟ نه !!!

فرق ما اینه که تو دروغ می گفتی و من راستشو می گفتم...

 

[ 8 شهريور 1391برچسب:, ] [ 4:6 بعد از ظهر ] [ Mohsen ]

من تمنا کردم که تو با من باشی...

و تو گفتی هرگز... هرگز...

پاسخی سخت و درشت...

و مرا غصه اين هرگز کشت...

[ 8 شهريور 1391برچسب:, ] [ 4:6 بعد از ظهر ] [ Mohsen ]

خواستم عشق رو تو دستام بگيرم ولی جا نشد...

پس گذاشتمش تو جيبم ولی جا نشد...

در کيفمو باز کردم ولی جا نشد...

تصميم گرفتم ببرمش تو اتاق ولی جا نشد...

بنابراين يه خونه براش گرفتم ولی جا نشد...

با خودم گفتم : يه باغ! آره ! ولی جا نشد...

حتما تو کره زمين جا می شه ولی جا نشد...

پس گذاشتمش تو قلبم ... حالا ديگه جاش خوبه خوبه...

تازه می فهمم اين که می گن دل آدم می تونه از دنيا هم بزرگ تر باشه يعنی چی.

 

[ 8 شهريور 1391برچسب:, ] [ 4:6 بعد از ظهر ] [ Mohsen ]
1 نظر

چون عشق را در دفترم نوشتم... ديگر نتوانستم آن را پاک کنم... نشد...

سه نکته را در قالب سه درس آموختم:

درس اول: بيهوده عشق را روی کاغذ اسير نکن و به صلابه نکش که اسيرت می کند و به صلابه ات می کشد...

درس دوم: چون عشق را در گوشه ای نوشتی سعی بر پاک کردن آن مکن که نمی توانی... پس اسيريت مبارک...

درس سوم: چون که اسير شدی و به قفس افتادی نمير... بمان و دنيا را از درون قفس تماشا کن... دنيا از ديد يک زندانی ابدی تماشاييست...

[ 8 شهريور 1391برچسب:, ] [ 4:6 بعد از ظهر ] [ Mohsen ]

برای خوندن داستان به ادامه مطلب برید

حتما خوشتون میاد


ادامه مطلب
[ چهار شنبه 8 شهريور 1391برچسب:, ] [ 3:58 بعد از ظهر ] [ Mohsen ]
صفحه قبل 1 ... 23 24 25 26 27 ... 39 صفحه بعد
.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ

کم کم یاد خواهی گرفت .. تفاوت ظریف میان نگهداشتن یک دست .. و زنجیر کردن یک روح را اینکه .. عشق تکیه کردن نیست .. و رفاقت .. اطمینان خاطر و یاد میگیری که .. بوسه ها قرارداد نیستند کم کم یاد میگیری .باید باغ خودت را پرورش دهی .. به جای اینکه منتظر کسی باشی تا برایت گل بیاورد یاد میگیری که میتوانی تحمل کنی که محکم باشی .. پای هر خداحافظی یاد میگیری که .. خیلی می ارزی ..
امکانات وب

<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 74
بازدید ماه : 400
بازدید کل : 140704
تعداد مطالب : 457
تعداد نظرات : 69
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


آگهی انجمن بهترین وبلاگ

انجمن آگهی بهترین کد قالب وبلاگ

افزایش امتیاز وبلاگ

جایزه ویژه : تبدیل وبلاگ به سایت
وبلاگSponsered By :

قالب کد وبلاگ قالب وبلاگ



ارتقای سایت ورژن 13 به ورژن 14 (اقساط 12 ماهه)

اگر قبلا ورژن 13 پورتال مسبی را خریداری کرده اید جهت ارتقای سایت خود به ورژن 14، و پرداخت به صورت اقساطی، این محصول را به سبد خرید خود اضافه کنید و خر ...

ارتقای سایت از ورژن 13 به ورژن 14

اگر قبلا ورژن 13 پورتال مسبی را خریداری کرده اید جهت ارتقای سایت خود به ورژن 14، این محصول را به سبد خرید خود اضافه کنید و خرید خود را کامل کنید.
جهت ...

سورس کدهای ورژن 14 مسبی

اگر تمایل دارید سورس همه فایلهای برنامه نویسی شده سایت مسبی را خریداری کنید، این محصول را خریداری کنید.
سایت مسبی از سال 1385 تاکنون به صورت مستمر برن ...

طراحی سایت فروشگاهی بازاریابی، ورژن 12 (نقدی)

آیا دوست دارید سایتی کامل و حرفه ای مانند سایت مسبی(masbi.com) در اختیار داشته باشید و با آن کسب درآمد کنید؟ ما با افتخار این امکان را برای شما فراهم ...

طراحی سایت فروشگاهی بازاریابی، ورژن 13

تا 20 آبان 1401 تخفیف 50 درصدی را از دست ندهید. در سبد خرید، کد تخفیف aban20 را وارد کنید.
آیا دوست دارید سایتی کامل و حرفه ای مانند سایت مسبی(masbi.c ...

راه اندازی سایت ورژن 8 ویرایش 2024

اگر از کاربران قدیمی سایت مسبی باشید یا یکی از مشتریهای ورژن های 8 و ماقبل آن باشید، احتمالا ورژن 8 و امکانات آن را به یاد دارید.
ورژنی با توسعه ورژنه ...

طراحی سایت فروشگاهی بازاریابی، ورژن 14

آیا دوست دارید سایتی کامل و حرفه ای مانند سایت مسبی(masbi.com) در اختیار داشته باشید و با آن کسب درآمد کنید؟ ما با افتخار این امکان را برای شما فراهم ...

پيچک

سيستم افزايش آمار هوشمند تک باکس