حرفهای یک دل خسته
دل خون 
قالب وبلاگ
نويسندگان
لينک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان حرفهای یک دل خسته و آدرس khaste-donya.loxblog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





لينک هاي مفيد
 

                                     

مـــن تــــــــــو را دوستتــــــــــــــــــ نــدارم

                                     نـه...

                                             دوستتـــــــــــــــــــ نــدارم

امـــا هنگامـــی کـه نیستـــــی غمگینـــــــــــــم

                            و بـه آسمــــــــان آبــی بـالای سـرتـــــــــــــــــــــــ

و ستــارگانـــــی کـه تـــــــــو را مـی بیننــــد

                                       رشکـــــــــــــ مـی بــــرم

تـــــو را دوستــــــــــــــــــــــــ نــدارم

                                     امــا نمـی دانــــم چـــــــــــــــرا آنچـه مـی کنـــی

در نظـــــرم بـی همتــــــا جلـــــــــــــــــــــوه مـی کنــد

تـــــو را دوستـــــــــــــــــــــ نــدارم

                                     امــا هنگامــــی کـه نیستـــــــــــــــــــــی

از هــــــــر صدایـــی بیــــــــــــــــــــــــزارم

                                                حتــی اگــر صـدای کسـانـــی بــاشد

کـه دوستشــــــــان دارم

                            زیـــرا صـــــــــــــدای آنهــا

طنیـــن آهنگـــــــــــ صـــدایت را در گــوشــــم می شکننــــــــــــد

تــــو را دوستــــــــــــــــــــــــــ نــدارم

آه...

             مـی دانــــــم کـه دوستتـــــــــــــــــــــــــ نـــدارم

امــا افســـــــوس کـه دیگــران دل ســـاده ام را

                                                 کمتـــــــر بــــــــــــــــاور دارنــد

و چـه بسـا بـه هنگــــام گـــذر مـی بینـــم کـه

                                   بـر مـــــــــــــــــــن مـی خندنـــــد

زیـــرا آشکـــارا مـی بیننـــــد

                                  کـه نگـاهــــــــــم بـه دنبـــال تـوستــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[ 12 شهريور 1391برچسب:, ] [ 12:2 قبل از ظهر ] [ Mohsen ]

 

کسی چه میداند امروز چند بار فرو ریختم؟


از دیدن کسی که فقط لباسش شبیه تو بود!

 

یکی بود یکی نبود،اونکه بود تو بودی،اونکه تو قلب تو نبود من بودم

یکی داشت یکی نداشت،اونکه داشت تو بودی اون که جز تو کسی نداشت من بودم

یکی رفت،یکی نرفت،اونکه رفت تو بودی اونکه به جز تو دنبال هیچکس نرفت من بودم!

یکی خواست،یکی نخواست،اونکه میخواست من بودم اونکه هیچوقت منو نخواست تو بودی...

 

دعا کردم که تنها مال من شی،تو تعبیر قشنگ فال من شی،

دعا کردم بدونی چشم به راتم،هنوز دلبسته ی بغض صداتم

اگه بازم دلت با دیگرونه،چشات دنبال از ما بهترونه

بذار با یاد تو دلخوش بمونم،فقط دلتنگیهات با من بمونه

 

آن نازنین کجاست که یادم نمیکند

صد غم به سینه دارم و شادم نمیکند

یک لحظه آنکه بی من هرگز نمینشست

امروز به یاد کیست که یادم نمیکند...

 

عجیب است دریا همین که غرقش میشوی پس میزند تو را... درست مثل تو!

 

اگه صدامو میشنوی دیگه ازم جدا نشو دنیا بهم وفا نکرد تو دیگه بی وفا نشو

آن روز که می گفتی دوستت دارم گفتمن نمیشنوم

اما امروز که آرام گفتی دوستت ندارم میگم چرا داد میزنی؟

 

تور سفید رو سرت پیرهن مشکی منه

 الهی خوشبخت شی عزیز عشقت همیشه پیشمه

همیشه یکی هست که درد دلتو بهش بگی،

ولی بترس از روزی که همون بشه درد دلت...

کمی گیجم کمی منگم عجیب است،پریده بی جهت رنگم عجیب است

تو را دیدم همین یک ساعت پیش برایت باز دلتنگم عجیب است...

 

باز باران با ترانه میخورد بر سقف قلبم،باورت شاید نباشد خسته است این قلب تنگم

 

دلتنگی یعنی:شماره ات را پاک کرده ام،هر شماره ی غریبی به شوق اینکه تویی خوشحالم میکند.

 

آنقدر آرزوهایم را به گور برده ام که دیگر جایی برای جسدم نیست...

 

فکر میکردم تو همدردی ولی نه،تو هم دردی...

 

من، تو، ما، یادت هست؟تموم شد حالا تو، او، شما، من به سلامت...

 

نه صدایش را نازک کرده بود نه دستانش را آردی

از کجا باید به گرگ بودنش شک میکردم؟

 

پیام های بازرگانی شبکه ی دلتنگی:

  به همین سادگی

  به همین تلخی

  پودر کیک نبودنه تو

[ 12 شهريور 1391برچسب:, ] [ 12:2 قبل از ظهر ] [ Mohsen ]

 

 

به اندازه ی تمام دلتنگی های عمرم دلتنگم...

  

[ 12 شهريور 1391برچسب:, ] [ 12:2 قبل از ظهر ] [ Mohsen ]


هر كي اومد پيش من يه ذره جاتو نگرفت....هيچ ادايي جاي اون نازو اداتو نگرفت....پيش هر نقاشي رفتم تو رو نقاشي كنه، روي هر بومي زدم رنگ چشاتو نگرفت...

اس ام اس ولنتاین

قلبمو هدیه می دم بهت . مواظبش باش . نه به خاطر اینکه قلبمه به خاطر اینکه تو توشی

اس ام اس ولنتاین

میگن امروز روز عشق و محبت،منم عشقم رو با تمام احساس

 تقدیم به بهترین و عزیز ترین دوستانم...

روز عشق مبارک

اس ام اس ولنتاین

اگر باران بودم انقدر مي باريدم تا غبار غم را از دلت پاک کنم اگر اشک بودم مثل باران بهاري به پايت مي گريستم اگر گل بودم شاخه اي از وجودم را تقديم وجود عزيزت ميکردم اگر عشق بودم آهنگ دوست داشتن را برايت مينواختم ولي افسوس که نه بارانم نه اشک نه گل و نه عشق اما هر چه هستم دوستت دارم 

اس ام اس ولنتاین

اگه تو دنيا هيچي هيچي نداشته باشي مطمئن باش سه چيز هميشه مال تو هست:خداي مهربون، فکراي قشنگ وقلب کوچيک من

اس ام اس ولنتاین

عشق من تو باش نه براي اينکه در اين دنياي بزرگ تنها نباشم.تو باش تا در دنياي بزرگ تنهاييم تنها ترين باشي..

اس ام اس ولنتاین

 

امیدوارم خرس زیبایی ها همیشه تو غار چشمات خونه کنه ولنتاینت مبارک عزیزم

اس ام اس ولنتاین

میدونی ولنتاین یعنی چی؟ یعنی اینکه یه عاشق واقعی باید به یه نفر دل ببنده و تا آخر عمر هم عاشقانه عاشقش باشه

عاشقتم تا همیشه ولنتاین مبارک

اس ام اس ولنتاین

من به دو چیز عشق می ورزم یکی تو و دیگری وجود تو، به دو چیزاعتقاد دارم یکی خدا ودیگری تو،

 من در این دنیا دو چیز میخواهم یکی تو ودیگری خوشبختی تو.

اس ام اس ولنتاین

شبی از شبها تو به من گفتی که شب باش: من که شب بودم و شب هستم

 و شب خواهم بود به امیدی که تو فانوس شب من باشی

اس ام اس ولنتاین

مهر یه چیزیه مهربونی یه چیز دیگه، عشق یه چیزیه عاشق شدن یه چیز دیگه،

 قلب و دل یه چیزیه اما توی قلب تو جا شدن یه چیز دیگه

اس ام اس ولنتاین

من بی تو یک بوسه ی فراموش شده ام؛ یک شعر پر از غلط؛ یک پرنده ی بی آسمان؛

 یک نسیم سرگردان؛ یک رویای نا تمام

اس ام اس ولنتاین

[ 12 شهريور 1391برچسب:, ] [ 12:2 قبل از ظهر ] [ Mohsen ]

 

 

از کدام سو دورم می زنی؟ می خواهم از همان سو … دورت بگردم!


هیچوقت ازت نمیپرسم کجایی!، واسه اینکه میدونم همیشه فقط و فقط تو قلب منی

  برای چشمهایم نماز باران بخوان....! بغض کرده ، ابریست اما نمیبارد.


  !بهش گفتم حقيقت رو بگو تا روشن شم؛ وقتي حقيقت رو گفت کلا" خاموش شدم!

همبازی هایمان را تا وقتی دوست داریم،که خوب می بازند !

هیچکس همراه نیست ، تنهای اول... 


  دوباره سیبی بچین حوا،خسته ام بگذار از این جا هم بیرونمان کنند!!! 


حسادت نکن! اینکه بعد از تو بغل گرفته ام زانوی غم است...

  وقتی داری گناه میکنی چپ و راست رو نگاه میکنی یکبار بالا رو نگاه کن

  لطفا هی نپرس دلتنگی چه معنی دارد ؟دلتنگی معنی ندارد ...درد دارد ...


  حاصل عشق مترسک به کلاغ (مرگ یک مزرعه است !) دكتر شريعتي


  گفتی ما به درد هم نمیخوریم ... کاش میدانستی تو را برای دردهایم نمیخوام 

 

هرکی عاشق میشه میگه میمیرم برات چرا یکی نمیگه میمونم باهات؟ 


ساکنان دریا پس از مدتی صدای امواج را نمی شنوند،چه تلخ است قصه ی عادت!


  ماه من! نماز آيات ميخوانم وقتي گرفته اي...

 

حالم بده پریشونم از کرده هام پشیمونم

بد کردم بهت میدونم نذار که تنها بمونم


 طنین نبض بارانی / بلوغ چشمه سارانی/

 تو را من دوست می دارم / و می دانم که می دانی . . .

 

هر وقت می بینمت آروم آرومم، وقتی نمی بینمت قلبم می لرزه،

 وقتی صداتو نمیشنوم دلم تنگ تنگه، ولی چون دلتنگ توام برام شیرینه

 

شبیه آن مسجد بین راهی تنهایم,. هرکسی هم که می آید میشکند

                                       .....هم نمازش را و هم دلم را.... و میرود

 

  راننده اسکناس مچاله را از من گرفت و پرسید: یک نفرید؟

 مکثی کردم و بی حوصله گفتم: بله آقا! خیلی وقته

 

  من که به هيــــــچ دردی نميخورم......

                           اين دردها هستند که چپ و راست به من ميخورند..!!


  یادش بخیر با هم میرفتیم ماهیگیری.اون ماهی های زیادی تور میکرد  

به من میخندید و میگفت:یعنی نمیتونی 1 دونه ماهی بگیری؟

لبخندی زدم و بغلش کردم و گفتم: من ماهیمو خیلی وقت تور کردم....  


کاش اون لحظه ای که یکی ازت میپرسه "حالت چطوره؟" و تو جواب میدی "خوبم!" ،

 کسی باشه که محکم بغلت کنه و آروم تو گوشت بگه: "میدونم خوب نیستی..."

 

  دوسش داری؟ بهش بگو، منتظرشی؟ بهش بگو، شبا به خاطرش نمیخوابی؟

بهش بگو، اما هیچوقت بهش دروغ نگو که دروازه ی جدایی ها دروغه

 

  قشنگترین صدایی که می تونین از عشقتون بشنوین

 وقتیه که از خواب بیدار میشه و گیج حرف میزنه !

 

  می‌گویند: مثل بچه آدم رفتار کن. و من هنوز مانده ام

                                          که بین هابیل و قابیل کدام را انتخاب کنم...!


[ 12 شهريور 1391برچسب:, ] [ 12:2 قبل از ظهر ] [ Mohsen ]

سلام ای عشق
اینجا حال ما خوب است
ملالی نیست جز دوری
چه باید گفت با دنیا
که تقدیر مرا ، نا دیدنت فرمود
کسی اما ، نخواهد گفت ، نخواهد خواند
حقیقت را ، کسی اینجا نمی خواهد
به پایان می رسم ، اما
کلاغی نیست
ملالی نیست،جز
آری بجز این که
دلم تنگ است

[ شنبه 11 شهريور 1391برچسب:, ] [ 7:40 بعد از ظهر ] [ Mohsen ]

اینو نوشتم تا بگم...!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!!!

 

"به حقیقت من و تو آگاهیم"

هر ۲مون گمشده ۱ راهیم

هر ۲ زخمی شده ۱ شلاق

هر ۲ نفرین شده ۱ آهیم

"من و تو عاشق و بی تدبیریم"

من و تو مجرم و بی تقصیریم

گر نباشیم در این راه باهم

"بی گمان در تنهایی خود میمیریم"

[ شنبه 11 شهريور 1391برچسب:, ] [ 1:44 قبل از ظهر ] [ Mohsen ]

 این منم که خالق خودم رو فراموش کردم، خوب حرف زدی ، همیشه خوب حرف زدی! ولی من نمی شنوم و نمی شنیدم.

تو می گفتی ولی من گوش نمی دادم، تو نشونم دادی ولی من گم کردم، بهم گفتی از اینجا مستقیم بری می رسی به من.

به درستی، به زیبایی، به حقیقت!!!

ولی من با شیطنت کردنام هر جائی رو سرک کشیدم،به هر بی راهه ای رفتم.به راهی که نباید می رفتم رفتم!!!!!

این قدر رفتم و رفتم که راه رو گم کردم و بعد نشستم به گریه، که چرا دست منو ول کردی.یادم رفت این من بودم تو جاده دستم رو از تو دست مهربونت کشیدم بیرون و با بازیگوشی هام ازت دور شدم این قدر دور که نفهمیدم کی شب شده.

وقتی تاریک شد، وقتی کسی نبود جز خودم، وقتی ترس تو دلم رخنه کرد، وقتی تو سیاهی همه چیز چهره حقیقی و زشت پیدا کردن،تازه فهمیدم چه اشتباهی کردم،ولی دیر بود چون از تو خیلی دور شده بودم.

حالا چه جوری بگردم؟؟ از کدوم راه؟؟ با کدوم رو؟؟

درسته! این من بودم که تو رو فراموش کردم...

اما خدای من:

تو مهربان و بخشنده ای،کمکم کن تا دیگه از تو دور نشم و به تو نزدیکتر شوم...

 

[ شنبه 11 شهريور 1391برچسب:, ] [ 1:35 قبل از ظهر ] [ Mohsen ]

 

آن لحظه
كه دست هاي جوانم
در روشنايي روز 
گل باران ِ سلامُ تبريكات ِ دوستان ِ نيمه رفيقم مي گذشت
دلم
سايه اي بود ايستاده در سرما
كه شال كهنه اش را 
گره مي زد

 

 

"حسین پناهی عزیز"

 

[ شنبه 11 شهريور 1391برچسب:, ] [ 1:28 قبل از ظهر ] [ Mohsen ]

 هرگز باور نمی کنم که سال های سال همچنان زنده ماندنم به طول انجامد. یک کاری خواهد شد. زیستن مشکل است و لحظات چنان به سختی و سنگینی بر من گام می نهند و دیر می گذرند که احساس می کنم خفه می شوم. هیچ نمی دانم چرا؟

اما می دانم کس دیگری در درون من پا گذاشته است و اوست مرا چنان بی طاقت کرده است. احساس

می کنم دیگر نمی توانم در خود بگنجم و در خود بیارامم و از بودن خویش بزرگتر شده ام

و این جامه بر من تنگی می کند. این کفش تنگ و بی تا بی قرار!

عشق آن سفربزرگ! آه چه می کشم!

چه خیال انگیز و جان بخش است این جا نبودن.

 

"دکتر شریعتی عزیز"

[ شنبه 11 شهريور 1391برچسب:, ] [ 1:25 قبل از ظهر ] [ Mohsen ]

 

تقدیم به کسی که تا ابد در خاطرم می ماند


من نشانی از تو ندارم اما نشانی ام را برای تو می نویسم:
 درعصرهای انتظار،به حوالی بی کسی قدم بگذار! 
خیابان غربت را پیدا کن و وارد کوچه پس کوچه های تنهایی شو!
 کلبه ی غریبی ام را پیدا کن، کناربیدمجنون خزان زده و کنارمرداب ارزوهای رنگی ام! 
درکلبه را باز کن و به سراغ بغض خیس پنجره برو! حریر غمش را کنار بزن! 
مرا می یابی...!!!

------------------------------------------------------------------

خسته شدم می خواهم در آغوش گرمت آرام گیرم

خسته شدم بس که از سرما لرزیدم...

بس که این کوره راه ترس آور زندگی را هراسان پیمودم زخم پاهایم به من میخندد...

خسته شدم بس که تنها دویدم...

اشک گونه هایم را پاک کن و بر پیشانیم بوسه بزن...

می خواهم با تو گریه کنم ...

خسته شدم بس که...

تنها گریه کردم...

می خواهم دستهایم را به گردنت بیاویزم و شانه هایت را ببوسم...

خسته شدم بس که تنها ایستادم

------------------------------------------------------------------

در کلبه تنهایی ام در انتظارت

خواهم گریست

و انتظار کشیدنم را پنهان خواهم کرد
 

----------------------------------------------------------------

آخرین شعر مرا قاب کن پشت نگاهت بگذار
تا که تنهائیت از دیدن آن جا بخورد
و بداند که دل من با توست
در همین یک قدمی

----------------------------------------------------------------

یک عمر قفس بست مسیر نفسم را
حالا که دری هست مرا بال و پری نیست
حالا که مقدر شده آرام بگیرم
سیلاب مرا برده و از من اثری نیست
بگذار که درها همه بسته بمانند
وقتی که یک عاشق نفسش بسته مانده

-----------------------------------------------------------------

رویای با تو بودن را نمی توان نوشت نمی توان گفت و حتی نمیتوان سرود
با تو بودن قصه شیرینی است به وسعت تلخی تنهایی 
و داشتن تو فانوسی به روشنایی هر چه تاریکی در نداشتند
و...و من همچون غربت زده ای در اغوش بی کران دریای بی کسی
به انتظار ساحل نگاهت می نشینم و می مانم تا ابد
وتا وقتی که شبنم زلال احساست زنگار غم را از وجودم بشوید
عشق من...
کاش قلب وسعت می گرفت شمع با پروانه الفت می گرفت
کاش توی جاده های زندگی خنده هم از گریه سبقت می گرفت

 

[ شنبه 11 شهريور 1391برچسب:, ] [ 1:17 قبل از ظهر ] [ Mohsen ]

  رفتار من عادی است

 

اما نمی دانم چرا

این روزها

از دوستان و آشنایان

هرکس مرا میبیند

از دور می گوید:

                    این روزها انگار

                                      حال و هوای دیگری داری!!

 

[ شنبه 11 شهريور 1391برچسب:, ] [ 1:8 قبل از ظهر ] [ Mohsen ]
صفحه قبل 1 ... 18 19 20 21 22 ... 39 صفحه بعد
.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ

کم کم یاد خواهی گرفت .. تفاوت ظریف میان نگهداشتن یک دست .. و زنجیر کردن یک روح را اینکه .. عشق تکیه کردن نیست .. و رفاقت .. اطمینان خاطر و یاد میگیری که .. بوسه ها قرارداد نیستند کم کم یاد میگیری .باید باغ خودت را پرورش دهی .. به جای اینکه منتظر کسی باشی تا برایت گل بیاورد یاد میگیری که میتوانی تحمل کنی که محکم باشی .. پای هر خداحافظی یاد میگیری که .. خیلی می ارزی ..
امکانات وب

<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 28
بازدید هفته : 101
بازدید ماه : 68
بازدید کل : 140372
تعداد مطالب : 457
تعداد نظرات : 69
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


آگهی انجمن بهترین وبلاگ

انجمن آگهی بهترین کد قالب وبلاگ

افزایش امتیاز وبلاگ

جایزه ویژه : تبدیل وبلاگ به سایت
وبلاگSponsered By :

قالب کد وبلاگ قالب وبلاگ



پيچک

سيستم افزايش آمار هوشمند تک باکس