حرفهای یک دل خسته دل خون
| |||
|
مـــن تــــــــــو را دوستتــــــــــــــــــ نــدارم نـه... دوستتـــــــــــــــــــ نــدارم امـــا هنگامـــی کـه نیستـــــی غمگینـــــــــــــم و بـه آسمــــــــان آبــی بـالای سـرتـــــــــــــــــــــــ و ستــارگانـــــی کـه تـــــــــو را مـی بیننــــد رشکـــــــــــــ مـی بــــرم تـــــو را دوستــــــــــــــــــــــــ نــدارم امــا نمـی دانــــم چـــــــــــــــرا آنچـه مـی کنـــی در نظـــــرم بـی همتــــــا جلـــــــــــــــــــــوه مـی کنــد تـــــو را دوستـــــــــــــــــــــ نــدارم امــا هنگامــــی کـه نیستـــــــــــــــــــــی از هــــــــر صدایـــی بیــــــــــــــــــــــــزارم حتــی اگــر صـدای کسـانـــی بــاشد کـه دوستشــــــــان دارم زیـــرا صـــــــــــــدای آنهــا طنیـــن آهنگـــــــــــ صـــدایت را در گــوشــــم می شکننــــــــــــد تــــو را دوستــــــــــــــــــــــــــ نــدارم آه... مـی دانــــــم کـه دوستتـــــــــــــــــــــــــ نـــدارم امــا افســـــــوس کـه دیگــران دل ســـاده ام را کمتـــــــر بــــــــــــــــاور دارنــد و چـه بسـا بـه هنگــــام گـــذر مـی بینـــم کـه بـر مـــــــــــــــــــن مـی خندنـــــد زیـــرا آشکـــارا مـی بیننـــــد کـه نگـاهــــــــــم بـه دنبـــال تـوستــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ![]()
یکی داشت یکی نداشت،اونکه داشت تو بودی اون که جز تو کسی نداشت من بودم یکی رفت،یکی نرفت،اونکه رفت تو بودی اونکه به جز تو دنبال هیچکس نرفت من بودم! یکی خواست،یکی نخواست،اونکه میخواست من بودم اونکه هیچوقت منو نخواست تو بودی...
دعا کردم بدونی چشم به راتم،هنوز دلبسته ی بغض صداتم اگه بازم دلت با دیگرونه،چشات دنبال از ما بهترونه بذار با یاد تو دلخوش بمونم،فقط دلتنگیهات با من بمونه
صد غم به سینه دارم و شادم نمیکند یک لحظه آنکه بی من هرگز نمینشست امروز به یاد کیست که یادم نمیکند...
آن روز که می گفتی دوستت دارم گفتمن نمیشنوم اما امروز که آرام گفتی دوستت ندارم میگم چرا داد میزنی؟
الهی خوشبخت شی عزیز عشقت همیشه پیشمه همیشه یکی هست که درد دلتو بهش بگی، ولی بترس از روزی که همون بشه درد دلت... کمی گیجم کمی منگم عجیب است،پریده بی جهت رنگم عجیب است تو را دیدم همین یک ساعت پیش برایت باز دلتنگم عجیب است...
از کجا باید به گرگ بودنش شک میکردم؟
به همین سادگی به همین تلخی پودر کیک نبودنه تو ![]()
اس ام اس ولنتاین
اس ام اس ولنتاین میگن امروز روز عشق و محبت،منم عشقم رو با تمام احساس تقدیم به بهترین و عزیز ترین دوستانم... روز عشق مبارک اس ام اس ولنتاین
اس ام اس ولنتاین
اس ام اس ولنتاین
اس ام اس ولنتاین
اس ام اس ولنتاین
اس ام اس ولنتاین
من در این دنیا دو چیز میخواهم یکی تو ودیگری خوشبختی تو. اس ام اس ولنتاین
و شب خواهم بود به امیدی که تو فانوس شب من باشی اس ام اس ولنتاین
قلب و دل یه چیزیه اما توی قلب تو جا شدن یه چیز دیگه اس ام اس ولنتاین
یک نسیم سرگردان؛ یک رویای نا تمام اس ام اس ولنتاین
![]()
بد کردم بهت میدونم نذار که تنها بمونم
تو را من دوست می دارم / و می دانم که می دانی . . .
وقتی صداتو نمیشنوم دلم تنگ تنگه، ولی چون دلتنگ توام برام شیرینه
.....هم نمازش را و هم دلم را.... و میرود
مکثی کردم و بی حوصله گفتم: بله آقا! خیلی وقته
اين دردها هستند که چپ و راست به من ميخورند..!!
به من میخندید و میگفت:یعنی نمیتونی 1 دونه ماهی بگیری؟ لبخندی زدم و بغلش کردم و گفتم: من ماهیمو خیلی وقت تور کردم....
کسی باشه که محکم بغلت کنه و آروم تو گوشت بگه: "میدونم خوب نیستی..."
بهش بگو، اما هیچوقت بهش دروغ نگو که دروازه ی جدایی ها دروغه
وقتیه که از خواب بیدار میشه و گیج حرف میزنه !
که بین هابیل و قابیل کدام را انتخاب کنم...!
![]() این منم که خالق خودم رو فراموش کردم، خوب حرف زدی ، همیشه خوب حرف زدی! ولی من نمی شنوم و نمی شنیدم. تو می گفتی ولی من گوش نمی دادم، تو نشونم دادی ولی من گم کردم، بهم گفتی از اینجا مستقیم بری می رسی به من. به درستی، به زیبایی، به حقیقت!!! ولی من با شیطنت کردنام هر جائی رو سرک کشیدم،به هر بی راهه ای رفتم.به راهی که نباید می رفتم رفتم!!!!! این قدر رفتم و رفتم که راه رو گم کردم و بعد نشستم به گریه، که چرا دست منو ول کردی.یادم رفت این من بودم تو جاده دستم رو از تو دست مهربونت کشیدم بیرون و با بازیگوشی هام ازت دور شدم این قدر دور که نفهمیدم کی شب شده. وقتی تاریک شد، وقتی کسی نبود جز خودم، وقتی ترس تو دلم رخنه کرد، وقتی تو سیاهی همه چیز چهره حقیقی و زشت پیدا کردن،تازه فهمیدم چه اشتباهی کردم،ولی دیر بود چون از تو خیلی دور شده بودم. حالا چه جوری بگردم؟؟ از کدوم راه؟؟ با کدوم رو؟؟ درسته! این من بودم که تو رو فراموش کردم... اما خدای من: تو مهربان و بخشنده ای،کمکم کن تا دیگه از تو دور نشم و به تو نزدیکتر شوم...
![]() هرگز باور نمی کنم که سال های سال همچنان زنده ماندنم به طول انجامد. یک کاری خواهد شد. زیستن مشکل است و لحظات چنان به سختی و سنگینی بر من گام می نهند و دیر می گذرند که احساس می کنم خفه می شوم. هیچ نمی دانم چرا؟ اما می دانم کس دیگری در درون من پا گذاشته است و اوست مرا چنان بی طاقت کرده است. احساس می کنم دیگر نمی توانم در خود بگنجم و در خود بیارامم و از بودن خویش بزرگتر شده ام و این جامه بر من تنگی می کند. این کفش تنگ و بی تا بی قرار! عشق آن سفربزرگ! آه چه می کشم! چه خیال انگیز و جان بخش است این جا نبودن.
"دکتر شریعتی عزیز" ![]()
من نشانی از تو ندارم اما نشانی ام را برای تو می نویسم: ------------------------------------------------------------------ خسته شدم می خواهم در آغوش گرمت آرام گیرم خسته شدم بس که از سرما لرزیدم... بس که این کوره راه ترس آور زندگی را هراسان پیمودم زخم پاهایم به من میخندد... خسته شدم بس که تنها دویدم... اشک گونه هایم را پاک کن و بر پیشانیم بوسه بزن... می خواهم با تو گریه کنم ... خسته شدم بس که... تنها گریه کردم... می خواهم دستهایم را به گردنت بیاویزم و شانه هایت را ببوسم... خسته شدم بس که تنها ایستادم ------------------------------------------------------------------ در کلبه تنهایی ام در انتظارت خواهم گریست و انتظار کشیدنم را پنهان خواهم کرد
آخرین شعر مرا قاب کن پشت نگاهت بگذار تا که تنهائیت از دیدن آن جا بخورد و بداند که دل من با توست در همین یک قدمی ---------------------------------------------------------------- یک عمر قفس بست مسیر نفسم را حالا که دری هست مرا بال و پری نیست حالا که مقدر شده آرام بگیرم سیلاب مرا برده و از من اثری نیست بگذار که درها همه بسته بمانند وقتی که یک عاشق نفسش بسته مانده ----------------------------------------------------------------- رویای با تو بودن را نمی توان نوشت نمی توان گفت و حتی نمیتوان سرود با تو بودن قصه شیرینی است به وسعت تلخی تنهایی و داشتن تو فانوسی به روشنایی هر چه تاریکی در نداشتند و...و من همچون غربت زده ای در اغوش بی کران دریای بی کسی به انتظار ساحل نگاهت می نشینم و می مانم تا ابد وتا وقتی که شبنم زلال احساست زنگار غم را از وجودم بشوید عشق من... کاش قلب وسعت می گرفت شمع با پروانه الفت می گرفت کاش توی جاده های زندگی خنده هم از گریه سبقت می گرفت
![]()
صفحه قبل 1 ... 18 19 20 21 22 ... 39 صفحه بعد
|
| |
[ طراح قالب : پيچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |