حرفهای یک دل خسته دل خون
| ||
|
منتظر مـردی نباش كه با تو كنار بياید . اين اشتباهي است كه خيلي از زن ها دچارش مي شوند .
بانو ، تو خودت خوشبختي را پيدا كن .
![]() ادامه مطلب عشق همیشه برای درخت ها نافرجام است ! به آسمان هم که برسند به همدیگر نمی رسند ؛ تبر ها مگر کاری کنند ! ![]() ادامه مطلب [ سه شنبه 4 مهر 1391برچسب:عشق,حرف های دل خسته,مطالب زیبا,جملات غمناک,عاشقانه, ] [ 1:28 بعد از ظهر ] [ Mohsen ]
[ سه شنبه 4 مهر 1391برچسب:عشق,حرف های دل خسته,مطالب زیبا,جملات غمناک,عاشقانه, ] [ 1:10 بعد از ظهر ] [ Mohsen ]
وقتی دیدمت دلم یه همصدا خواست ...
روزها گذشت من در فکر تو ... شبهای تنهاییم رو با سیگارم گذروندم... خواستم با عشق صدات بزنم ...
تو داشتی منو دیوونه میکردی ...
منم بی همسفر تو جاده عشق قدم میزدم ...
.
. . افســــــــــــــوس .... تو تنها نبودی ... من مثل همیشه موندم با خودمو سیگارم ...
![]() ادامه مطلب [ سه شنبه 4 مهر 1391برچسب:عشق,حرف های دل خسته,مطالب زیبا,جملات غمناک,عاشقانه, ] [ 12:49 قبل از ظهر ] [ Mohsen ]
[ سه شنبه 4 مهر 1391برچسب:عشق,حرف های دل خسته,مطالب زیبا,جملات غمناک,عاشقانه, ] [ 8:40 قبل از ظهر ] [ Mohsen ]
![]() یکی را دوست دارم ولی او باور ندارد !! یکی را دوست دارم همان کسی که شب و روز به یادش هستم ولی نمیداند نمی توانم بگویم .... ترسم دارم از گفتن هیچگاه به او نخواهم رسید و هیچگاه نمی توانم دستانش را بفشارم کسی را دوست می دارم دوست داشتنی که بیشتر از هر کسی است همان کسی که مرا اسیر قلبش کرد کسی را دوست دارم میدانم که حالا او دیگر برایم یکی نیست او برایم یک دنیاست یکی را برای همیشه دوست دارم کسی که هرگز باور نکرد عشق مرا کسی که هرگز اشکهایم را ندید و ندید که چگونه از غم دوری و دلتنگی اش پریشانم یکی را تا ابد دوست دارم کسی که هیچگاه درد دلم را نفهمید و ندانست که او در این دنیا تنها کسی است که در قلبم نشسته است یکی را در قلب خویش عاشقانه دوست دارم کسی که لحظه ای به پشت سرش نگاه نکرد که من چگونه عاشقانه به دنبال او میروم کسی را دوست دارم که برای من بهترین است از بی وفایی ها ، رنجش ها و قهر هایش که بگذرم ،برای من عزیزترین است ..... چون دوست داشتنی که دلیل داشته باشد ، یا احترام است یا ریا
اما هنوز هم در این قلب شکسته ام جا دارد
![]() به آینه نگاه میکنم به خودم به خودی که هست و تو نمی بینی اش انگار رهایت میکنم مثل بادبادکی در مسیر باد باد اگر بخواهد تو را به من بر خواهد گرداند... یاد گرفتم امشب که دیگر پا فشاری نکنم برای داشتنت من رها هستم تو هم رها باش از اسارت عشق آزاد میکنم خودم را من ارباب عشقم نه برده ی عشق......... عاشقم ... آزادم ... ناجی من اگر بخواهد نخ بادبادک را بر میگرداند در دست من... عشقت را گدایی نخواهم کرد.... من قارونِ عشقم... بی نیازم از گدایی... با عشقت..... من شاهم که صلاح مملکت خویش را در کنار تو از خداوندگارم می طلبم .... (طناز) +پ.ن: فاش میگویم و از گفته ی خود دلشادم بنده ی عشقم و از هر دو جهان آزادم (حافظ)
![]() ![]() تو می رفتی زیر بارش تند باران و من خود در حال بارشی دیگر بودم بارش اشک هایی که از هوای ابری چشمانم جاری بود چرا هیچ گاه روزگار نخواست با دل بی گناه ما راه بیاید؟! چرا هیچ گاه هیچ کس نخواست حال مارا درک کند؟! *** *** *** *** *** حالا به غیر از بوی عطر، گل رز سرخ و هوای بهاری باران هم که می بارد تمام خاطراتت را در ذهن کوچک و درگیر من زنده می شود تا شروع کند به آب کردن روح و روانم ((تنهایی)) ![]() ![]() های روزگار ! دستم را بگیر و باز گردانِ به روزِ اول پاییز به برگ ریزانِ پر شکوهِ سالهایِ خوبِ گذشته به دستی مهربان که دستم را میگرفت به کوچهای آشنا که مرا میبرد به مدرسه مرا ببر پشتِ میزهایِ پر از خاطراتِ خوبِ کودکی به معصومیت به خندههای بی پروا به دوستیهایِ ماندگار به کیفهایِ قرمزِ سگک دار به پاک کنهای پلیکان به دستهای پر جوهر به کاهی دفترها.. های روزگار ! مرا ببر به روزِ اولِ پاییز به ماهِ مهر به مهر ماه ![]() ![]() این روزا بر خلاف چهره شاد و خندانم خیلی خیلی خیلی دلم گرفته ...دستم رو آروم روی گونه هام میکشم...توی چشمام نگاه میکنم ...انگار خیلی حرف برا گفتن داره ...انگار خیلی دلش میخواد بگه حرف دلم رو ...اما سکوت میکنه...ســـــــــکــــــــــــــــــــــوت پلک میزنم و پلک میزنم....بازم .... تا اشکهای نهفته ام آشکارا غم نهانم رو فریاد نزنن... خدایا چرا خسته ام!!! چـــــــــــرا پرچم سفید مرا نمیبینی؟؟؟ دستور بده شیپور بدمند تا رها شوم ... میبینی !!! من خستــــــــــــه ام....خستـــــــه پ.ن: اوه اوه.. چقدر سوزناک شد!! معذرت.. ![]() |
|
[ طراح قالب : پيچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |